آهنگ چشمای مشکیت از امین رستمی | تو رد شدی از بغلم هوش و حواسم رفت

تو رد شدی از بغلم هوش و حواسم رفت بوی عطرتو انگار تو باد از تو لباسم رفت
تو یه خنده ی گوشه لبی وقتی نشون دادی یهو قلبو با دست خودت ته دره فرستادی
نگاه دوتا چشمای مشکیت شده همه چیم توی دنیا به گمونم آخر میمیرم واست همین امروز و فردا
نگاه روی بوم سفیدت دل منو نقاشی کردی گل توی باغت شدم من دور منو سم پاشی کردی
نگاه دوتا چشمای مشکیت شده همه چیم توی دنیا به گمونم آخر میمیرم واست همین امروز و فردا
نگاه روی بوم سفیدت دل منو نقاشی کردی گل توی باغت شدم من دور منو سم پاشی کردی
انقد به تو دل بستم پیشت نفسام حبسن از این همه عشق گاهی میترسم
دستات نفسم جونم حالمو نمیدونم روی هرچیزی غیر تو چشم بستم
نگاه دوتا چشمای مشکیت شده همه چیم توی دنیا به گمونم آخر میمیرم واست همین امروز و فردا
نگاه روی بوم سفیدت دل منو نقاشی کردی گل توی باغت شدم من دور منو سم پاشی کردی
نگاه دوتا چشمای مشکیت شده همه چیم توی دنیا به گمونم آخر میمیرم واست همین امروز و فردا
نگاه روی بوم سفیدت دل منو نقاشی کردی گل توی باغت شدم من دور منو سم پاشی کردی