آهنگ عشق از ایمان غلامی

بنویس درد بخوان عشق یه تب سرد بخوان عشق
زخمی بر دل یادگاری از یه نامرد بخوان عشق
بنویس پاکت سیگار شب و تنهایی بنویس در به دری بنویس رسوایی
بنویس مستی هر شب بنویس شیدایی بخوان عشق بخوان عشق
ببار چشم بی سو جسم بی روح عشق تار کو
ببین بهر رنگ رفته از بر و رو عشق تو کو عشق تو کو
ببار چشم بی سو جسم بی روح عشق تار کو
ببین بهر رنگ رفته از بر و رو عشق تو کو عشق تو کو
هر کی با زخم زبوناش این دلو بد سوزوند
طعنه های آدما قلب منو میلرزوند
آی تویی که ادعات یه شهرو نابود میکرد
ببین این عاشق بی ادعا رو حرفش موند
ببار چشم بی سو جسم بی روح عشق تار کو
ببین بهر رنگ رفته از بر و رو عشق تو کو عشق تو کو
ببار چشم بی سو جسم بی روح عشق تار کو
ببین بهر رنگ رفته از بر و رو عشق تو کو عشق تو کو