×

آهنگ دیوونگی از رامین بی باک

دسته بندی : تک آهنگ
تاریخ انتشار : 23 خرداد 1399
آهنگ دیوونگی از رامین بی باک

دانلود آهنگ رامین بی باک دیوونگی

دانلود آهنگ رامین بی باک به نام دیوونگی با لینک مستقیم

Download New Music Ramin Bibak - Divoonegi


برای دانلود آهنگ جدید رامین بی باک به نام دیوونگی و مشاهده متن آهنگ به ادامه مطلب مراجعه کنید ...

متن آهنگ دیوونگی رامین بی باک

خوب بودی تو ذهنم
نمیتونی بد باشی
اونی که حرفاشو
به من نمیزد باشی

دانلود آهنگ جدید رامین بی باک به نام دیوونگی

کد پخش آنلاین این آهنگ برای وبلاگ و سایت شما

چه امتیازی می دهید؟

5 / 3.75
[ 4 رای ]
اشتراک گذاری مطلب
برچسب ها
مطالب مشابه
پاسخ دهید

47 دیدگاه

دیدگاه های این نوشته

  1. زهرا گفت:

    من یه حرفی بهت میگم تو فقط گوش کن هیچ‌وقت نخواه از راه نادرست به یه چیز درست برسی
    می دونستی نیاز از اینکه حدیث براش بچه آورده اظهار ناراحتی می کرد که بچه دار شدن زود بوده
    از کجا معلوم بچه دوم هم متعلق به نیاز نبوده که بخاطر اینکه خرجشو از گردن وا کنه از طریق تو نابودش کرده

  2. زهرا گفت:

    همیشه به خدا توکل کن هر چی خدا بخواد از کجا معلوم من و تو حتما با هم خوشبخت بشیم اما اون بچه خوابشو دیدم هر چند چشماش قهوه ای روشن بود اما گردی صورت و‌ چشم و دماغش مثل خودت بود

  3. زهرا گفت:

    بعضی وقتها که از بودنت دلسرد می شم میگم فراموشت کنم تا جا برای کس دیگری باز بشه

  4. زهرا گفت:

    این نریمان پست فطرت تحت تاثیر همین زهره چند ساله نصف حقوقمو بالا می کشه من حقوقم ده میلیونه اگه بتونم پولمو ازش پس بگیرم یه آپارتمان هم می خرم

  5. زهرا گفت:

    هر چی هستی خودت باش اگه قسمت باشه حتما می شه اگر هم نباشه با دروغ هیچی ماندگار نیست

  6. زهرا گفت:

    من در مورد خودم هر چی بهت گفتم همه اش حقیقت بوده حتی اگه خانواده ات راضی نیستن خب اونا هم حق دارن شاید قسمت هم نباشیم فقط نمی خوام سرکار باشم

  7. زهرا گفت:

    من که توقع ازدواج به همین زودی ندارم این دو ماه هم که ازدواج نمی شه کرد اما من و تو حتی یه رابطه خشک و خالی سلام احوالپرسی هم نداریم

  8. زهرا گفت:

    اگه تو سالن اعظم سنندج همون بودی که تیشرت سفید رنگ پوشیده بودی خیلی بهت می اومد خوش تیپ🤩

  9. زهرا گفت:

    من دیگه اونقد هم بی چشم و رو نیستم که همه هزینه ها رو گردن تو بندازم برای همین دندونهام تابحال ۵۰ میلیون دادم فقط ۱۳ میلیون مونده اون هم این بار برم جلسه آخره باید تسویه کنم

  10. زهرا گفت:

    این مردم ایران پاک قاطی کردن همه قیمتها رو به من دوبل و سوبل میگن

  11. زهرا گفت:

    نمی دونم چطوری پول حرومی از گلوشون پایین می ره من بودم فورا خفه می شدم

  12. زهرا گفت:

    من یه آپارتمان بخرم دیگه خیالم راحت می شه مهم اینه که من کاری خلاف دستورات دین نکنم بذار مردم تا می تونن بد کنن به کجا می رسن؟

  13. زهرا گفت:

    شانس من زیاد خوب نیست همه سرکار رفتن بهشون زمین اینا دادن تا به ما رسید آسمان تپید

  14. زهرا گفت:

    این زعفرانیه اینای تهران اصلا قشنگ نیست هم پرته هم سنتی ست همین ولیعصر و فلسطین اینا تو تهران مدرن تره من یه آپارتمانهای شیکی دهکده المپیک تهران دیدم قیمتش پارسال سه چهار میلیارد بود ۱۰۰ متر اینا بود طبقه سه و چهار خیلی باکلاس بودن

  15. زهرا گفت:

    من نصف جهازمو خریدم حتی سولار هم دارم اما بعدش همه چی یکباره خیلی گرون شد اما نگران نباش فوقش اولش جهازمو تکمیل می کنم بعد آپارتمان می خرم یخچال فریزر هم قسطی می خرم

  16. زهرا گفت:

    اینکه خودت تلویزیون اینا داشته باشی مال خودته ما تو سیاحه نمی نویسیم

  17. زهرا گفت:

    به نظرم مهریه هم بهتره عندالاستطاعه باشه یعنی مردی بخاطر مهریه نباید زندان بره با توجه به گرونی سکه همون ۱۰۰ تا هم زیاده

  18. زهرا گفت:

    من دنبال زرق و برق نیستم مهم تر از همه چی اینه من و تو خوشحال باشیم من اگه بدونم چیزی باعث ناراحتی تو‌ می شه مسلما خواسته ام رو تعدیل می کنم

  19. زهرا گفت:

    من به سنی رسیدم که خانواده ام به نظر و تصمیمم احترام می ذارن تو همیشه با خودم هماهنگ باش

  20. زهرا گفت:

    من با هیچ پسری جز تو رابطه پیشرفته نداشتم
    حسام که تو دعوا با برادر سرمو شکست جز شکستن سرم نقشی تو زندگیم نداشته هر کی هر افترایی بسته بیار با من رودر روش کن تا پدرشو دربیارم

  21. زهرا گفت:

    من به دروغ به دوستام گفتم پسری به اسم آرمین لک و بهنام نوری رو می شناسم چنین کسایی وجود خارجی ندارن نوجوان بودم خریت کردم

  22. زهرا گفت:

    ببین من نمی دونم تو گذشته تو‌ چه گناهانی کردی اما اگه واقعا دیگه نمی خوای مرتکب بشی لزومی نداره همه جا جار بزنی آبروی خودتو ببری همه گناه کردیم مهم اینه دیگه مرتکب نشی و توبه کنی خدا خیلی بخشنده ست

  23. زهرا گفت:

    من همه قرآن رو با معنی خوندم به همه چی مسلطم

  24. زهرا گفت:

    انگار اونجام سر شده

  25. زهرا گفت:

    آخه نمی شه فردا باید عکس بگیرم دندون بکشم

  26. زهرا گفت:

    من ازت خواهش کردم یه عقد محضری کنیم اما تو قبول نکردی

  27. زهرا گفت:

    من تابحال کاری خلاف دستورات دین نکردم و از مغازه دارها پول برای صدقات گرفتم بعد اینا از کارتم پول رو برداشت کردن اما تهران برای عمل لازک چشمم رفته بودم یه پسری تو بی آر تی شبیه تو بود آواز می خوند پول بهش می دادن واقعا که اگه خودت بودی اما تو که پولداری تو چرا؟

  28. زهرا گفت:

    اما من همیشه رو‌ پای خودم ایستادم و کسی بهم کمک نکرده برای عمل لازک چشمم هم سرکار رفته بودم بیمه تکمیلی همه هزینه رو به حساب دکتر واریز کرد باهاش طرف قرارداد بودن بیمه تکمیلی آرمان تهران همراه خواهرم رفتم اونجا امضا شد

  29. زهرا گفت:

    من چون رژ می زنم ماسکم رنگی می شه باور نداری امتحان کن رژ بزن بعد ماسک بزن

  30. زهرا گفت:

    بگو مشکل چیه چرا نمی تونیم با هم باشیم ؟

  31. زهرا گفت:

    من هیچ پس اندازی ندارم مگه برات نگفتم نصف حقوقمو می دزدن همه اش برام افترا می بندن فکر می کنی اگه پول خرید آپارتمان داشتم تو این خونه می نشستم

  32. زهرا گفت:

    همون اول ماشینمو زدن بعدش من شهریه ارشد داشتم الانم دندونم رو شکستن از کجا پس انداز کنم؟

  33. زهرا گفت:

    اون عطرهای که به عطر تلخ مشهورن و بوی عود و عنبر و چرم اینا دارن اونا همه اش هورمون مردانه دارن که باعث ریزش مو می شه عطری رو بخر که بوی گل یا میوه بده

  34. زهرا گفت:

    اینا به دروغ میگن من پول دارم تا همه چی رو بهم گرون بفروشن زیر فشار مالی قرار بگیرم مثل زنهاشون برای پول خودفروشی کنم اینا از اون می سوزن
    برای دندونم تابحال سه میلیون از خواهرزاده ام قرض گرفتم پنج دیگه همون موقع که می رم باید ازش بگیرم

  35. زهرا گفت:

    من هیچ کی پشتم نبوده الانم همه اش زور میگن قیمت ده برابری نصف حقوقم رو‌ می دزدن من ازت انتظار دارم این اوضاع ظلم و زور رو سر و سامان بدی حداقل خوبی که در حقم می تونی بکنی

  36. زهرا گفت:

    تو همون تصادف ماشینم برای افت قیمت ماشین اون مرتیکه پنج میلیون به زور ازم گرفتن پدر سگها

  37. زهرا گفت:

    همون وقتها من رو بخشداری زورکی فرستادن نیاز همکارم هر هفته دوشنبه ها قزوین برای ارشد می رفت برام گفت با یه دختری تو دانشگاه آشنا شده و عکسشو نشونم داد هر هفته با هم گردش اینا می رفتن هر بارم عکس می فرستاد یه تکه از لباسهاش کم می شد تا اینکه برای تسویه حساب ارشدم بهشهر رفتم تا تهران با حدیث قربان پور همسفر بودم با حدیث تو فنی حرفه ای برای مدرک کامپیوتر رفته بودم آشنا شده بودم وقتی حدیث رو دیدم یاد اون عکس که نیاز نشونم داده بود افتادم

  38. زهرا گفت:

    اگه تو تابستون گرمت نمی شه عطر گرم بخر تا مغزت رو اکتیو کنه

  39. زهرا گفت:

    ما که جز بوی دود از جنابعالی هیچ بوی استشمام نکردیم🤭

  40. زهرا گفت:

    تو هیچ وقت نفهمیدی من چقد بهت اعتماد کردم نیاز تو همون بخشداری بارها ازم خواهش کرد باهاش برم می دونی چقد مقاومت کردم همین اخیرا هم تو اینستا پیشنهاد داد اگه بدونن با تو داشتم با نریمان دلشون می ترکه

  41. زهرا گفت:

    برای دندونم اولش خواستم کامپوزیت کنم اما بعدش بهشون زنگ زدم و گفتم منصرف شدم دندونهام کمی رنگش زرده اون هم بخاطر مزاجمه

  42. زهرا گفت:

    این پدرم همه اش در مورد من به مادرم دروغ میگه مادرم هم ساده ست باور می کنه بخدا تو این خونه انگار رو تیغ هستم تو کلی قول دادی گفتی خونه خالی داری من بهت کرایه می دادم اما کو

  43. زهرا گفت:

    سلام صبحت بخیر
    من همراه مادرم حسینیه می رم دیگه مجبورم نمی خوام خونه تنها بمونم

  44. زهرا گفت:

    ببین من دیگه از این وضع خسته شدم تو معلومه من رو سرکار گذاشتی وقتی اصلا معلوم نیست اسم واقعی ات چیه یا زنگ می زنی همه حقیقت رو میگی یا خدانگهدار برای همیشه نامرد

  45. زهرا گفت:

    ببین من همه این حرفها رو به شماره ۳۰۰۰۰۱۶۲ صدا و سیما فرستادم یعنی تو نخوندی ای باوا

  46. زهرا گفت:

    واقعا دیوونه ای که همه حرفها رو نمایش دادی که مثلا چی

  47. زهرا گفت:

    من ازت متنفرم شرور نامرد
    هر غلطی می خوای بکن اما قید من رو برای همیشه بزن